مناجات با خداوند و روضه سیدالشهدا علیه السلام
به تـوبـه میکـند این افـتخـار وا دارم گـنـاه کـارم و حُـبُّ الحـسـین را دارم مرا به حُرّ و زُهیر و بُریر حاجت نیست که اتـصال به گـل های مصطـفا دارم اگر به تـوشه، ثـوابِ عـمل ندارم من ولی بـه سـیـنـه تَـولّای مـرتـضا دارم اگـر دلـم، حَـرمُ الله است، یـعـنـی که میان سیـنه، ضریحی ز کـربـلا دارم دلم…دلم…دلم از قتلگاه کمتر نیست به یـا بُـنَـیَّ قـسـم، صـوت آشـنـا دارم ز نـالـۀ قَــتَــلـوکَ دلـم تـهـی نـشــود و ضَـجّـۀ ذَبَـحــوکَ مِـنَ الـقَـفـا، دارم مرا به صوتِ حزینِ سکینه بخـشیدند که از مـصـائـبِ او وامصیـبـتـا دارم به دستِ بـستۀ سجاد و آن دعـاهـایش به دستِ باز، به شرمندگی، دعا دارم من و سه سالۀ ارباب، قصهای داریم ز غُصهاش همۀ عمر روضهها دارم تو خالـقی که دلی قـیـمتی به من دادی من عاشقی که ز عشقت خدا خدا دارم گِلِ مرا مگر از تَلِّ زینـبـیه سِرشت؟ عزیز فاطـمه زینب، که این نوا دارم هـزار نـغـمـۀ اَلـغَـوث از لـبـم ریـزد دَمـی که ذکـرِ عـلـمـدارِ نـیـنــوا دارم میانِ تشنه لـبانِ حرم، قسم به عـطش چـقدر من به علیاصغـر اِشـتها دارم قـسـم بـنـام تو یا فـاطـمـه اَغـیـثـیـنـی کـه حـاجـتِ فـرجِ مـهـدیِ تو را دارم |